از دوخت سنتی تا دوخت برتر؛ نگاهی به تاریخچه خیاطی در ایران
از دوران باستان، هنر دوخت لباس و تزئینات روی آن، یک مهارت مهم در جامعه ایرانی بوده است. در دورههای مختلف تاریخی هم مردم ایران با فرهنگها و قومیتهای متفاوت، طراحی و مدل منحصر به فرد لباس خودشان را داشتند. نوع پوشش در هر دوره تاریخی تفاوتهای زیادی با دوره قبل کرد.
خیاطی، از تمدن ایلامی تا دوره هخامنشیان
سنگنوشتهها و نقوش به جا مانده از تمدن ایلامی که حدود ۳۵۰۰ سال پیش در شوش براقرار بوده نشان میدهد که مردم در آن دوره انواع مختلفی از لباسها را که طراحی و الگوی خاصی داشتهاند به تن میکردند. در دوران هخامنشان که اوج بلوغ تمدن ایرانی بوده، دیوارنگارههای تخت جمشید حکایت از توجه ویژه به هنر دوخت لباس دارد و نه فقط در بین ثروتمندان و پادشاهان، بلکه در بین مردم عادی نیز طراحی و دوخت لباس با الگو صورت میگرفته است. در واقع ایرانیان جزو اولین تمدنهایی بودند که لباس دوختند و لباسی که به تن میکردند صرفا پارچهای نبود که برش خورده و با طناب یا نخهای ظخیم به بدن بسته شده باشد.
خیاطی و داشتن الگو یکی از مظاهر تمدن بوده و ملتهای متمدن برای طراحی و دوخت لباس الگو داشتند.
خیاطی پس از اسلام
در دوران پسا اسلام هم هنر خیاطی ایرانی متنوع بوده و لباسهای مختلف برای مناسبتهای متفاوت وجود داشته است. اما در دوره صفویه، مدل لباسها بهویژه بین ثروتمندان و درباریان طرحهای خاص و شیکتری به خود گرفتند.
تا اینجا، آموزش خیاطی که با طراحیها و تزئینات خاص و بعضا طلاکوب یک هنر به تمام معنا بود، بیشتر به صورت موروثی از پدر یا مادر به فرزند منتقل میشد و گاه هم به طور محدود شاگردی در دکان خیاطی، راه آموزش این هنر بود.
گلدوزی روی لباس در دوران قاجار
در دوره قاجار هم که شکل جدیدتری از لباسها ایجاد شد وضع به همین منوال بود. در این دوره علاوه بر رنگارنگی در لباسهای زنانه، گلدوزی روی لباسها نیز سبک جدیدی از طراحی لباس را وارد جامعه کرد.
گرچه تاریخ اختراع چرخ خیاطی به سالهای ۱۷۵۰ میلادی برمیگردد اما نخستین چرخ خیاطی در دوران مظفرالدینشاه و توسط خود او در جریان یکی از سفرهایش به فرنگ، به این وارد شد. البته تا سالها استقبال چندانی از چرخ خیاطی نشد، اما به واقع این اتفاق را میتوان سرآغاز ورود خیاطی به دورهای مدرن دانست.
ورود آموزشگاههای خیاطی
در دوران پهلوی اول تلاشهای دولتی برای یکشکلتر کردن لباس مردم با قومیتها و فرهنگهای مختلف شد که گرچه لباسها و کلاه فرنگی را وارد فرهنگ ایرانی کرد، اما همچنان آموزش خیاطی به صورت سنتی پیش میرفت. اما در دوره پهلوی دوم این حرفه آرام آرام به سمت حرفهایتر شدن رفت و آموزشگاههای خیاطی، در کنار آموزش سینهبهسینه و استاد-شاگردی، جای خودشان را در آموزش خیاطی باز کردند.
در دهها چهل و پنجاه نیز مجلات آموزشی وارد این حوزه شدند. گسترش ارتباطات فرهنگی ایران با جهان باعث شد صنعت خیاطی و البته آموزش آن دچار تحول بشه و جدا از خیاطی، مُد تبدیل به یه صنعت فراگیر و پرسود در ایران و جهان بشود. تا چند پس از انقلاب اسلامی صنعت مد در ایران به محاق رفت و در دهه هفتاد دوباره تا حدی جان گرفت.
دوخت برتر جایگزین شیوههای سنتی
اما خیاطی و آموزش آن در دهه ۹۰ با توسعه اینترنت و شبکههای اجتماعی تحول جدیدی را تجربه کرد. در این دهه اساتید حرفهای مانند معصومه محمدی القار که بعدتر مجموعه دوخت برتر را تاسیس کرد، بعد از چاپ صد کتاب آموزش خیاطی، آموزش و ارتباط با هنرجوهای این صنعت از طریق شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام و وبسایتهای آموزشی را کلید زدند و تاریخ خیاطی و آموزش خیاطی در ایران را به دوره جدیدی وارد کردند.
حالا دیگر عملا آموزش سنتی خیاطی از دور خارج شده و پلتفرمهایی مثل دوخت برتر با آموزش به دهها هزار نفر به رهبر آموزش خیاطی در ایران تبدیل شدهاند و با آموزشهای آنلاین و پشتیبانی مداوم از هنرجوها، آموزش خیاطی به شکل مدرن و حرفهای را وارد ایران کردند. از طرفی، آنها با توجه به اینکه آموزش حرفهای به این شکل هنوز در بیشتر کشورهای منطقه شکل نگرفته، قصد ورود به آموزش آنلاین و حرفهای خیاطی در کشورهای دیگر را دارند. به این ترتیب شاید در آیندهای نزدیک شاهد صادرات آموزش خیاطی از ایران به کشورهای دیگر باشیم!
جایگاه هنر خیاطی ایرانی
خیاطان ایرانی پتانسیل جهانی شدن دارند و ایران با این تاریخچه از خیاطی و دوخت لباس، هنوز جایگاه خود را در خیاطی و آموزش مدرن آن جهان پیدا نکرده است. اینجا نقش خیاطان و دوزندگان ایرانی مانند دوخت برتر که آموزش خیاطی را مدون و مستند و قابل دسترس برای همه میکنند، میتواند دوباره هنر خیاطی ایرانی را در جهان شکوفا کند تا دوباره جایگاه خودمان را در هنر خیاطی و آموزش این هنر پیدا کنیم.